امام سجاد درباره الهى بودن علم ائمه و گستردگى دامنه آن مى فرماید:محمد صلى الله علیه و آله براستى امین خداوند در زمین بود و چون به ملاقات حق شتافت ، اهل بیت او، وارثان وى و امینان خدا در زمین شدند. علم منابا و بلایا، (369) نسب عرب ، طهارت مولد آنان ، نام شیعیان و نام پدران ایشان نزد ماست . ما برگزیدگان خدا و اوصیاى پیامبریم و از هر فرد دیگر، به قرآن و دین سزاوارتریم . در مراتب عالى علم قرار داریم و علوم همه انبیاء نزد ما به ودیعت نهاده شده است . (370)
به هنگام رحلت امام سجاد علیه السلام ، زمانى که آن حضرت در بستر بیمارى قرار داشت گروهى از شیعیان براى عیادت آن حضرت به حضور وى مى رسیدند. در حضور آن جمع ، امام سجاد علیه السلام رو به جانب فرزندش باقرالعلوم علیه السلام کرد و فرمود: این صندوق را نزد خود حفظ کن ، در این صندوق طلا و نقره ذخیره نشده ، بلکه در آن مجموعه اى از دانشهاست . (371)
آنچه در ادوار بعد از زبان امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام درباره معارف دین و فقه و تفسیر عقاید و اخلاق و... صادر شدت تمامى آن و مطالبى است که در نزد امام سجاد علیه السلام وجود داشت و از آن حضرت به سایر امامان بعدى منتقل گردید. ولى آن امام و پیشواى صالحان ، کمتر فرصت یافت تا علوم خویش را در محافل علمى و! برکرسى استادى به شاگردانش ابلاغ کند. با این حال هیچ کتابى را در زمینه زهد و نیایش و موعظه نمى توان یافت ، جز این که سخنان و نیایشهاى امام سجاد علیه السلام زینت بخش آن است (372)
دانش و فضایل امام سجاد علیه السلام چیزى نبود که فقط دوستان و شیعیان بدان معتقد باشند بلکه حتى منکران مقام ولایت و نیز معاندان خاندان رسالت در مواردى به ناگزیر سر تعظیم در برابر کمالات ایشان فرود مى آورند. چنان که عبدالملک مروان در پاسخ نامه امپراطور روم درماند و چاره را در آن دید که نظر امام سجاد علیه السلام را درباره آن جویا شود و پاسخ آن حضرت را به امپراطور روم بنویسد. (373)
شأن نزول آیه حجاب: آیاتی از جمله آیه 59 و 33 احزاب و آیه 30 و 31 نور مربوط به حجاب است. در سوره احزاب ابتدا خداوند موقعیت و مسئولیت سنگین دینی، اجتماعی، اخلاقی و رفتاری همسران پیامبر اکرم(ص) را به عنوان این که همسر شخصیت اوّل نظام هستی می باشند، متذکر می شود و هفت دستور مهم به آنان می دهد. نخست در مقدمه کوتاهی می فرماید: شما هم چون زنان عادی نیستید، اگر تقوا پیشه کنید، زیرا به خاطر انتساب تان به پیامبر (ص) از یک سو و قرار گرفتن تان در کانون وحی و شنیدن آیات از سوی دیگر دارای موقعیت خاصی هستید، که می توانید الگوی همة زنان باشید. به دنبال این مقدمه نخستین دستور در زمینة عفت را صادر می کند و می فرماید: هنگام سخن گفتن با مردان به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند (کیفیت و آهنگ سخنان). سپس به محتوای سخنان آنان اشاره دارد و می فرماید: گفتار نیک و شایسته داشته باشید، مبادا کسی تصور کند برخورد زنان پیامبر(ص) با مردان بیگانه، دور از ادب است. در قسمت بعدی می فرماید: "در خانه های خود بمانید و همانند جاهلیت نخستین میان جمعیت ظاهر نشوید و اندام و وسایل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید". بدون شک این یک حکم عمومی و همگانی است و تکیه آیات بر زنان پیامبر (ص) برای تأکید بیشتر است. شأن نزول آیات حجاب سورة نور:در کتاب کافی از امام محمد باقر(ع) نقل شده که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو شد (در آن روز زنان مقنعة خود را پشت گوش ها قرار می دادند و طبعاً گردن و مقدار از سینة آن ها نمایان می شد). چهرة زن نظر جوان را جلب کرد و چشم خود را به او دوخت. هنگامی که زن گذشت جوان هم چنان با چشمان خود او را بدرقه می کرد و به راه خود ادامه می داد تا این که وارد کوچة تنگی شد و هم چنان به پشت سر خود نگاه می کرد. ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعة شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت. هنگامی که زن گذشت، جوان به خود آمد و سخت ناراحت شد و با خود گفت: به خدا سوگند! به خدمت پیامبر(ص) می روم و این ماجرا را بازگو می کنم. هنگامی که چشم رسول خدا(ص) به صورت و لباس خون آلود او افتاد، فرمود: چه شده است؟ جوان با صداقت ماجرا را نقل کرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیة فوق را آورد.
واقعه غدیر و راویان
روایات بیانگر واقعه غدیر، خطبه پیامبر خدا(ص) و معرفى على بنابىطالب به وسیله آن حضرت، متواتر است و بیشتر کتب تفسیرى و تاریخى اهل سنت و شیعه را فرا گرفته است. محدثینى چون ابوسعید خدرى و عبدالله بنعباس، هر یک به طور جداگانه، حدیث غدیر را با یازده طریق نقل کردهاند و براء بنعاذب آن را با سه طریق باز گفته است; افراد دیگرى مانند جابر بنعبدالله انصارى، عمار یاسر، سلمان فارسى، عمر بنخطاب، زید بنارقم و همسرش نیز آن را نقل کردهاند (6) .
دانشمند عالى مقام، پاسدار بزرگ ولایتحضرت علامه امینى(ره) در این باره چنین مىنویسد: حدیث غدیر را یکصد و ده تن از صحابه و یاران پیامبر خدا(ص) و نیز هشتاد و چهار نفر از تابعین نقل مىکنند.
آن بزرگوار سپس از سیصد و شصت نفر از نویسندگان و کتب معروف اسلامى نقلمىکند: حدیث غدیر از قطعىترین روایات متواتر است. چنانچه کسى در تواتر این روایت تردید کند، نمىتواند هیچ حدیث متواتر دیگرى را بپذیرد (7) .
امت در پرتو امامت
اعلان امامت على بنابىطالب(ع) طرفداران اسلام ناب محمدى(ص) را مسرور کرده، سره را از ناسره و طالبان حقیقت را از جویندگان زر و زور جدا کرد. تزویرگرانى که حالاتشان نشاندهنده معتقدات و بینش آنان بود. خداوند این دو پیامد مهم را براى پیامبرش چنین بازگو مىکند:
الیوم یاس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا (8) .
یاس و ناامیدى کافران، کوردلان از خدا بىخبر که اسلام حقیقى را پنهان داشتند را فرار گرفت، شما از [تحرکات] آنان هیچ وحشتى به خود راه ندهید و فقط از من بترسید. [به مؤمنین بگو] امروز [با نصب امامت و رهبرى] دین شما را کامل و نعمتهاى خود را بر شما تمام کردم و اسلام را براى شما دین قرار دادم.
بعد از معرفى پیامبر خدا(ص) نیروهاى متعهد و مؤمن پیشواى خود را یافتند و سعى کردند در همه دوران کارهاى خود را بر محور وجودى امامشان انجام دهند. آنها حضرت على(ع) را چنان یافتند که پیامبر(ص) فرموده بود:
على مع الحق و الحق مع على یدور معه حیثما دار (9) هر جا على وجود دارد حقیقت آنجاست و هر جا حقیقت است على آنجاست همیشه گفتار، کردار و وجود على بنابىطالب(ع) محور حق است.
بدین ترتیب غدیر روز بلوغ حق، عزت، شکوه و توان اسلام شد. در آن روز امامت عزت و امید نبوت شد. مردم از عمق جان دست على را مىفشردند و مىگفتند: بخ، بخ لک یا على اصحبت مولاى و مولى کل مؤمن و مؤمنة (10) ; آفرین بر تو، آفرین بر تو اى فرزند ابوطالب; تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان با ایمان شدى.
حسان بنثابت، شاعر معروف، آن روز از پیامبر خدا (ص) اجازه خواست و در باره واقعه بزرگ اسلامى چنین سرود:
ینادیهم یوم الغدیر نبیهم بخم و اسمع بالرسول منادیا فقال و من مولاکم و ولیکم فقالوا و لم یبدوا هناک التعادیا الهک مولانا و انت ولینا فلن تجدن منا لک الیوم عاصیا فقال له قم یا على فاننى رضیتک من بعدى اماما و هادیا فمن کنت مولاه فهذا ولیه فکونوا له اتباع صدق موالیا هناک دعا اللهم وال ولیه و کن للذى عادى علیا معادیا (11)
پیامبر خدا(ص) آنان را در روز غدیر ندا داد، چه نداى ارزشمندى. او فرمود: مولاى شما و سرپستشما چه کسى است؟ آنان بىدرنگ گفتند: خداى تو مولاى ماست و تو سرپرست و ولى امر مایى. ما هرگز از فرمان تو سرپیچى نخواهیم کرد. در آن هنگام، پیامبر(ص) به على فرمود: برخیز من تو را انتخاب کردم تا بعد از من امام و رهبر باشى. بعد فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم این مرد مولا و رهبر او خواهد بود; پس شما همگى، از سر صدق، از او پیرورى کنید. بارالها، دوست او را دوستبدار و دشمن او را دشمن بدار.
رسول خدا(ص) از حسان بنثابت تقدیر و تشکر کرد و از خداوند خواست پیوسته او را با روحالقدس تایید کند (12) ; زیرا او از آرمان پیامبر(ص) که تثبت جانشینى علىبن ابىطالب بود حمایت کرده، مردم را نیز به حمایت طلبید. اشعار او براى همیشه در تاریخ باقى ماند و سند عزت و افتخارش شد.
عید غدیر سنت جاوید
پیامبر خدا(ص) دوست داشت عید غدیر، که جشن ولایت و تعیین رهبرى است، براى همیشه باقى بماند و مسلمانان در همه اعصار آن را زنده و جاوید بدارند; زیرا یاد على، نام على و غدیر على چیزى جز استمرار رسالت و اسلام ناب محمدى(ص) نیست. در بسیارى از کتابهاى تاریخى چنین مىخوانیم: در روز غدیر، بعد از انتصاب على بنابىطالب(ع) به جانشینى پیامبر(ص)، رسول خدا در خیمه اختصاصى خویش نشست و فرمان داد امیر مؤمنان(ع) در خیمه دیگرى به تنهایى بنشیند. سپس دستور داد تا همه مردان، یکى پس از دیگرى، داخل خیمه آن حضرت شوند و بر امام و رهبر آینده خویش تبریک و تهنیت گویند. چون مردان همگى تبریک گفتند، رسول خدال(ص) به زنان نیز فرمان داد تا داخل خیمه آن حضرت شوند و تبریک گویند. پس زنان نیز تبریک گفتند (13) .
این فرمان پیامبر خدا(ص) معنایى جز بیعت نداشت. آن حضرت دوست داشت این سنت الهى براى همیشه در میان مسلمانان باقى بماند و عیدى از اعیاد مسلمین شود.
امام صادق(ع) در جمع یارانش بود; از عید غدیر و هجدهم ذىحجه سال دهم هجرى سخن به میان آمد، آن حضرت از جدش پیامبر خدا(ص) چنین نقل کرد:
یوم الغدیر افضل اعیاد امتى و هو الیوم الذى امرنى الله - تعالى ذکره - فیه بنصب اخى على بنابىطالب علما لامتى یهتدون به من بعدى و هو الیوم الذى اکمل الله فیه الدین و اتم على امتى فیه النعمة و رضی لهم الاسلام دینا (14) ;
برترین عیدهاى امت من روز غدیر است و آن روزى است که خداوند مرا امر کرد که على [علیه السلام] را رهبر امت اسلامى قرار دهم تا مردم بعد از من به وسیله او هدایتشوند; و آن روزى است که خداوند [با اعلام وصایت و امامت على(ع)] دین خویش را کامل و نعمتهایش را بر امت تمام کرد; و دین اسلام را [به عنوان آیین همیشگى] براى آنان انتخاب کرد.
«امام رضا(ع) و عید غدیر» فیاض بنمحمد طوسى، که 90 سال از عمرش گذشته بود، در سال259 ه.ق در طوس در برابر جمعى چنین گفت: روز عید غدیر همراه گروهى در خدمت على بنموسىالرضا (علیه السلام) بودیم. آن حضرت به مناسبت عید غدیر همه ما را جهت افطارى نگه داشت، براى خانوادههاى این گروه غذا فرستاد و لباس و انگشتر و نعلین هدیه کرد. آنگاه درباره فضیلت روز غدیر و آنچه پیش آمده بود سخن گفت و از پدر گرامى و اجدادش چنین نقل کرد: در زمان جدم امیرالمؤمنین (علیه السلام) عید غدیر با روز جمعه مصادف شد، حضرت آن روز نماز جمعه را اقامه کرده، خطبهاى مفصل خواند و مردم را به برپا داشتن عید ولایت و وصایتبسیار تشویق و ترغیب کرد. آنگاه حضرت رضا(ع) خطبه جدش را براى ما نقل کرد (15) .
پس برگزارى عید سعید غدیر خواسته پیامبر خدا(ص) اهل بیت(ع) و همه مسلمانان بوده است. از سوى دیگر، بنىامیه و بنىعباس همواره سعى مىکردند مراسم عید سعید غدیر به فراموشى سپرده شود، زیرا احیاى این سنت الهى چیزى جز مشروعیتحکومت اهل بیت - علیهم السلام - نبود. از این رو تا نیمه قرن چهارم این شعار اسلامى از سوى حکومتها فراموش شده بود. سر انجام وقتى که آلبویه قدرت پیدا کرد، عید سعید غدیر را رسمیتبخشید. در سال 352 ه.ق معزالدوله مراسم عید غدیر و نیز سوگوارى عاشورا در دربار برپا کرد. در سایه حکومت آلبویه این مراسم بتدریج در گوشه و کنار علنى شد (16) .
به هر حال، عید سعید غدیر در تاریخ فراز و نشیب بسیار دیده است و این خود بر اصالت این شعار اسلامى و الهى گواهى مىدهد.
فاطمه زهرا(س) براى احیاى حادثه غدیر و تعیین وصایت و ولایت، که خواسته دیرینه رسول خدا(ص) بود، بعد از رحلت پدر در کنار قبور شهداى احد به محمود بنلبید فرمود:
«و اعجبا اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟... اشهد الله تعالى لقد سمعت رسول الله [صلى الله علیه وآله] یقول: علی خیر من اخلفه فیکم، و هو الامام و الخلیفة بعدى... (17) »
شگفتا، آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش کردهاید؟!... خدا را گواه مىگیرم خود شنیدم که رسول خدا(ص) فرمود: على بهترین کسى است که او را در میان شما جانشین خود قرار مىدهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است...
امروز نیز جشن گرفتن عید سعید غدیر چیزى جز احیاى شعائر اسلامى نیست. برگزارى این عید پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) را خوشحال مىکند; پس لازم است در هر کوى و برزنى پرچمهاى شادى برافراشته شود، مؤمنان به دیدار یکدیگر بشتابند و این روز را تبریک گویند