سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس غفلت کرد، نادان ماند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :1
کل بازدید :10648
تعداد کل یاداشته ها : 24
103/1/29
1:59 ص

شأن نزول آیه حجاب: آیاتی از جمله آیه 59 و 33 احزاب و آیه 30 و 31 نور مربوط به حجاب است. در سوره احزاب ابتدا خداوند موقعیت و مسئولیت سنگین دینی، اجتماعی، اخلاقی و رفتاری همسران پیامبر اکرم(ص) را به عنوان این که همسر شخصیت اوّل نظام هستی می باشند، ‌متذکر می شود و هفت دستور مهم به آنان می دهد. نخست در مقدمه کوتاهی می فرماید: شما هم چون زنان عادی نیستید، اگر تقوا پیشه کنید، زیرا به خاطر انتساب تان به پیامبر (ص) از یک سو و قرار گرفتن تان در کانون وحی و شنیدن آیات از سوی دیگر دارای موقعیت خاصی هستید، که می توانید الگوی همة زنان باشید. به دنبال این مقدمه نخستین دستور در زمینة عفت را صادر می کند و می فرماید: هنگام سخن گفتن با مردان به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند (کیفیت و آهنگ سخنان). سپس به محتوای سخنان آنان اشاره دارد و می فرماید: گفتار نیک و شایسته داشته باشید، مبادا کسی تصور کند برخورد زنان پیامبر(ص) با مردان بیگانه، دور از ادب است. در قسمت بعدی می فرماید: "در خانه های خود بمانید و همانند جاهلیت نخستین میان جمعیت ظاهر نشوید و اندام و وسایل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید". بدون شک این یک حکم عمومی و همگانی است و تکیه آیات بر زنان پیامبر (ص) برای تأکید بیشتر است. شأن نزول آیات حجاب سورة‌ نور:در کتاب کافی از امام محمد باقر(ع) نقل شده که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو شد (در آن روز زنان مقنعة خود را پشت گوش ها قرار می دادند و طبعاً گردن و مقدار از سینة آن ها نمایان می شد). چهرة زن نظر جوان را جلب کرد و چشم خود را به او دوخت. هنگامی که زن گذشت جوان هم چنان با چشمان خود او را بدرقه می کرد و به راه خود ادامه می داد تا این که وارد کوچة تنگی شد و هم چنان به پشت سر خود نگاه می کرد. ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعة شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت. هنگامی که زن گذشت، جوان به خود آمد و سخت ناراحت شد و با خود گفت: به خدا سوگند! به خدمت پیامبر(ص) می روم و این ماجرا را بازگو می کنم. هنگامی که چشم رسول خدا(ص) به صورت و لباس خون آلود او افتاد،‌ فرمود:‌ چه شده است؟ جوان با صداقت ماجرا را نقل کرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیة فوق را آورد.


90/8/25::: 4:44 ع
نظر()
  
  



واقعه غدیر و راویان
روایات بیانگر واقعه غدیر، خطبه پیامبر خدا(ص) و معرفى على بن‏ابى‏طالب به وسیله آن حضرت، متواتر است و بیشتر کتب تفسیرى و تاریخى اهل سنت و شیعه را فرا گرفته است. محدثینى چون ابوسعید خدرى و عبدالله بن‏عباس، هر یک به طور جداگانه، حدیث غدیر را با یازده طریق نقل کرده‏اند و براء بن‏عاذب آن را با سه طریق باز گفته است; افراد دیگرى مانند جابر بن‏عبدالله انصارى، عمار یاسر، سلمان فارسى، عمر بن‏خطاب، زید بن‏ارقم و همسرش نیز آن را نقل کرده‏اند (6) .

دانشمند عالى مقام، پاسدار بزرگ ولایت‏حضرت علامه امینى(ره) در این باره چنین مى‏نویسد: حدیث غدیر را یکصد و ده تن از صحابه و یاران پیامبر خدا(ص) و نیز هشتاد و چهار نفر از تابعین نقل مى‏کنند.

آن بزرگوار سپس از سیصد و شصت نفر از نویسندگان و کتب معروف اسلامى نقل‏مى‏کند: حدیث غدیر از قطعى‏ترین روایات متواتر است. چنانچه کسى در تواتر این روایت تردید کند، نمى‏تواند هیچ حدیث متواتر دیگرى را بپذیرد (7) .

امت در پرتو امامت
اعلان امامت على بن‏ابى‏طالب(ع) طرفداران اسلام ناب محمدى(ص) را مسرور کرده، سره را از ناسره و طالبان حقیقت را از جویندگان زر و زور جدا کرد. تزویرگرانى که حالاتشان نشان‏دهنده معتقدات و بینش آنان بود. خداوند این دو پیامد مهم را براى پیامبرش چنین بازگو مى‏کند:

الیوم یاس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا (8) .

یاس و ناامیدى کافران، کوردلان از خدا بى‏خبر که اسلام حقیقى را پنهان داشتند را فرار گرفت، شما از [تحرکات] آنان هیچ وحشتى به خود راه ندهید و فقط از من بترسید. [به مؤمنین بگو] امروز [با نصب امامت و رهبرى] دین شما را کامل و نعمتهاى خود را بر شما تمام کردم و اسلام را براى شما دین قرار دادم.

بعد از معرفى پیامبر خدا(ص) نیروهاى متعهد و مؤمن پیشواى خود را یافتند و سعى کردند در همه دوران کارهاى خود را بر محور وجودى امامشان انجام دهند. آنها حضرت على(ع) را چنان یافتند که پیامبر(ص) فرموده بود:

على مع الحق و الحق مع على یدور معه حیثما دار (9) هر جا على وجود دارد حقیقت آنجاست و هر جا حقیقت است على آنجاست همیشه گفتار، کردار و وجود على بن‏ابى‏طالب(ع) محور حق است.

بدین ترتیب غدیر روز بلوغ حق، عزت، شکوه و توان اسلام شد. در آن روز امامت عزت و امید نبوت شد. مردم از عمق جان دست على را مى‏فشردند و مى‏گفتند: بخ، بخ لک یا على اصحبت مولاى و مولى کل مؤمن و مؤمنة (10) ; آفرین بر تو، آفرین بر تو اى فرزند ابوطالب; تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان با ایمان شدى.

حسان بن‏ثابت، شاعر معروف، آن روز از پیامبر خدا (ص) اجازه خواست و در باره واقعه بزرگ اسلامى چنین سرود:

ینادیهم یوم الغدیر نبیهم بخم و اسمع بالرسول منادیا فقال و من مولاکم و ولیکم فقالوا و لم یبدوا هناک التعادیا الهک مولانا و انت ولینا فلن تجدن منا لک الیوم عاصیا فقال له قم یا على فاننى رضیتک من بعدى اماما و هادیا فمن کنت مولاه فهذا ولیه فکونوا له اتباع صدق موالیا هناک دعا اللهم وال ولیه و کن للذى عادى علیا معادیا (11)

پیامبر خدا(ص) آنان را در روز غدیر ندا داد، چه نداى ارزشمندى. او فرمود: مولاى شما و سرپست‏شما چه کسى است؟ آنان بى‏درنگ گفتند: خداى تو مولاى ماست و تو سرپرست و ولى امر مایى. ما هرگز از فرمان تو سرپیچى نخواهیم کرد. در آن هنگام، پیامبر(ص) به على فرمود: برخیز من تو را انتخاب کردم تا بعد از من امام و رهبر باشى. بعد فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم این مرد مولا و رهبر او خواهد بود; پس شما همگى، از سر صدق، از او پیرورى کنید. بارالها، دوست او را دوست‏بدار و دشمن او را دشمن بدار.

رسول خدا(ص) از حسان بن‏ثابت تقدیر و تشکر کرد و از خداوند خواست پیوسته او را با روح‏القدس تایید کند (12) ; زیرا او از آرمان پیامبر(ص) که تثبت جانشینى على‏بن ابى‏طالب بود حمایت کرده، مردم را نیز به حمایت طلبید. اشعار او براى همیشه در تاریخ باقى ماند و سند عزت و افتخارش شد.

عید غدیر سنت جاوید
پیامبر خدا(ص) دوست داشت عید غدیر، که جشن ولایت و تعیین رهبرى است، براى همیشه باقى بماند و مسلمانان در همه اعصار آن را زنده و جاوید بدارند; زیرا یاد على، نام على و غدیر على چیزى جز استمرار رسالت و اسلام ناب محمدى(ص) نیست. در بسیارى از کتابهاى تاریخى چنین مى‏خوانیم: در روز غدیر، بعد از انتصاب على بن‏ابى‏طالب(ع) به جانشینى پیامبر(ص)، رسول خدا در خیمه اختصاصى خویش نشست و فرمان داد امیر مؤمنان(ع) در خیمه دیگرى به تنهایى بنشیند. سپس دستور داد تا همه مردان، یکى پس از دیگرى، داخل خیمه آن حضرت شوند و بر امام و رهبر آینده خویش تبریک و تهنیت گویند. چون مردان همگى تبریک گفتند، رسول خدال(ص) به زنان نیز فرمان داد تا داخل خیمه آن حضرت شوند و تبریک گویند. پس زنان نیز تبریک گفتند (13) .

این فرمان پیامبر خدا(ص) معنایى جز بیعت نداشت. آن حضرت دوست داشت این سنت الهى براى همیشه در میان مسلمانان باقى بماند و عیدى از اعیاد مسلمین شود.

امام صادق(ع) در جمع یارانش بود; از عید غدیر و هجدهم ذى‏حجه سال دهم هجرى سخن به میان آمد، آن حضرت از جدش پیامبر خدا(ص) چنین نقل کرد:

یوم الغدیر افضل اعیاد امتى و هو الیوم الذى امرنى الله - تعالى ذکره - فیه بنصب اخى على بن‏ابى‏طالب علما لامتى یهتدون به من بعدى و هو الیوم الذى اکمل الله فیه الدین و اتم على امتى فیه النعمة و رضی لهم الاسلام دینا (14) ;

برترین عیدهاى امت من روز غدیر است و آن روزى است که خداوند مرا امر کرد که على [علیه السلام] را رهبر امت اسلامى قرار دهم تا مردم بعد از من به وسیله او هدایت‏شوند; و آن روزى است که خداوند [با اعلام وصایت و امامت على(ع)] دین خویش را کامل و نعمت‏هایش را بر امت تمام کرد; و دین اسلام را [به عنوان آیین همیشگى] براى آنان انتخاب کرد.

«امام رضا(ع) و عید غدیر» فیاض بن‏محمد طوسى، که 90 سال از عمرش گذشته بود، در سال‏259 ه.ق در طوس در برابر جمعى چنین گفت: روز عید غدیر همراه گروهى در خدمت على بن‏موسى‏الرضا (علیه السلام) بودیم. آن حضرت به مناسبت عید غدیر همه ما را جهت افطارى نگه داشت، براى خانواده‏هاى این گروه غذا فرستاد و لباس و انگشتر و نعلین هدیه کرد. آنگاه درباره فضیلت روز غدیر و آنچه پیش آمده بود سخن گفت و از پدر گرامى و اجدادش چنین نقل کرد: در زمان جدم امیرالمؤمنین (علیه السلام) عید غدیر با روز جمعه مصادف شد، حضرت آن روز نماز جمعه را اقامه کرده، خطبه‏اى مفصل خواند و مردم را به برپا داشتن عید ولایت و وصایت‏بسیار تشویق و ترغیب کرد. آنگاه حضرت رضا(ع) خطبه جدش را براى ما نقل کرد (15) .

پس برگزارى عید سعید غدیر خواسته پیامبر خدا(ص) اهل بیت(ع) و همه مسلمانان بوده است. از سوى دیگر، بنى‏امیه و بنى‏عباس همواره سعى مى‏کردند مراسم عید سعید غدیر به فراموشى سپرده شود، زیرا احیاى این سنت الهى چیزى جز مشروعیت‏حکومت اهل بیت - علیهم السلام - نبود. از این رو تا نیمه قرن چهارم این شعار اسلامى از سوى حکومتها فراموش شده بود. سر انجام وقتى که آل‏بویه قدرت پیدا کرد، عید سعید غدیر را رسمیت‏بخشید. در سال 352 ه.ق معزالدوله مراسم عید غدیر و نیز سوگوارى عاشورا در دربار برپا کرد. در سایه حکومت آل‏بویه این مراسم بتدریج در گوشه و کنار علنى شد (16) .

به هر حال، عید سعید غدیر در تاریخ فراز و نشیب بسیار دیده است و این خود بر اصالت این شعار اسلامى و الهى گواهى مى‏دهد.

فاطمه زهرا(س) براى احیاى حادثه غدیر و تعیین وصایت و ولایت، که خواسته دیرینه رسول خدا(ص) بود، بعد از رحلت پدر در کنار قبور شهداى احد به محمود بن‏لبید فرمود:

«و اعجبا اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟... اشهد الله تعالى لقد سمعت رسول الله [صلى الله علیه وآله] یقول: علی خیر من اخلفه فیکم، و هو الامام و الخلیفة بعدى... (17) »

شگفتا، آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش کرده‏اید؟!... خدا را گواه مى‏گیرم خود شنیدم که رسول خدا(ص) فرمود: على بهترین کسى است که او را در میان شما جانشین خود قرار مى‏دهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است...

امروز نیز جشن گرفتن عید سعید غدیر چیزى جز احیاى شعائر اسلامى نیست. برگزارى این عید پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) را خوشحال مى‏کند; پس لازم است در هر کوى و برزنى پرچمهاى شادى برافراشته شود، مؤمنان به دیدار یکدیگر بشتابند و این روز را تبریک گویند